خبر مرگ والدین را چطور به کودک بدهیم؟
در این مطلب، قصد داریم بررسی کنیم که خبر مرگ والدین را چطور به کودک بدهیم؟ دانستن این موضوع مهم میتواند برای همه ضروری باشد. با ما همراه باشید.
مرگ عزیزان برای هر فردی در هر سن و سالی دشوار است. بچهها هم از این قاعده مستثنا نیستند. کودکان در سنین مختلف به روشهای متفاوتی میتوانند با چنین خبری کنار بیایند. در واقع، سطح بلوغ و میزان درک آنها از دنیای اطراف در پردازش خبر مرگ والدین تاثیرگذار است.
خبر مرگ والدین را چطور به کودک زیر ۵ سال بدهیم؟
۱. سطح درک کودک را ارزیابی کنید
نحوه رساندن خبر مرگ والدین به سن، سطح رشد و بلوغ بچهها بستگی دارد. برخی از کودکان بیشتر از سنشان میفهمند و از نظر روانی زودتر میتوانند با واقعیت کنار بیایند. اما بچههایی هم هستند که به سختی میتوانند خبر مرگ والدینشان را درک کنند. برای ارزیابی سطح درک کودک از واقعه، میتوانید گفتوگو و خبررسانی را با طرح این قبیل سوالات شروع کنید:
- مامان یه تصادف وحشتناک داشته. فهمیدی چی شده؟
- چند هفته است که بابات تو کماست. متوجهی ممکنه چه اتفاقی بیفته؟
- فهمیدی مامانت بعد از تصادف چرا بیدار نشد؟ میتونی برام بگی چی شده؟
- مدتیه که پدرت مریضه. احتمالا حالش بهتر نمیشه. میدونی وقتی کسی خیلی مریض میشه دقیقا چه اتفاقی میفته؟
۲. معنای مرگ را به کودک توضیح دهید
وقتی معنای مرگ را برای کودک توضیح میدهید حتما باید بهصورت کاملا شفاف و واضح صحبت کرده و ابتدا اصول اولیه را تشریح کنید. ممکن است بخواهید معنای معنوی یا فلسفه مرگ را بهگونهای توضیح دهید که با باورهای معنوی یا مذهبی شما مطابقت داشته باشد. بنابراین، لازم است:
از سادهترین کلمات ممکن استفاده کنید
استفاده از کلمات و مفاهیم ساده یکی از بهترین روشهایی است که درک ماجرا را برای کودک آسانتر کرده و کمک میکند برداشت اشتباهی نداشته باشد. برای این منظور، لازم است کل داستان را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید اطلاعات را به واضحترین شکل ممکن در اختیار کودک قرار دهید. به این ترتیب، پردازش اطلاعات دریافت شده آسانتر خواهد شد. با توجه به عظمت ابعاد این اتفاق، انتقال یکباره و ناگهانی خبر ممکن است موجب در همشکستگی روانی کودک شود و او را از پا درآورد. یادتان باشد، برداشت یک بچه خردسال از مفهوم مرگ با یک کودک بزرگتر یا یک نوجوان متفاوت خواهد بود.
مفاهیم را به روشنی تشریح کنید
تشریح مفاهیم به روشنترین شکل ممکن از گیج شدن کودک جلوگیری میکند. لازم است برای بچه بهوضوح توضیح دهید که مرگ یک اتفاق برگشتناپذیر و دائمی است. در هنگام گفتوگو درباره این مفهوم دقت کنید که هرگز نباید از تعابیر جایگزین استفاده کنید. برای مثال، بهجای واژه «مُرده» از کلمات «درگذشته» یا «فوت کرده» استفاده نکنید. چرا که ممکن است بچه را سردرگم کنید. مثلا:
- بهجای گفتن: «پدرت در کما بود و حالا برای همیشه خوابیده.»
- بهتر است بگویید: «پدرت مدت زیادی در کما بود و امروز مرد. اون دیگه برنمیگرده.»
این شکل از خبر دادن میتواند برای شما و کودک بسیار آزاردهنده باشد؛ با این حال، در نظر داشته باشید که اگر از زبان غیرمستقیم استفاده کنید ممکن است کودک دچار سوءتفاهم شود و فکر کند والدینش برمیگردند. یعنی، اگر عباراتی مانند «مامانت رفته به بهشت» یا «بابات برای همیشه خوابیده» را بهکار ببرید ممکن است این امید واهی را ایجاد کنید که شاید آنها روزی بیدار شوند یا از سفر برگردند. این موضوع، اثرات نامطلوب بسیار زیادی را بر روان کودک میگذارد و مدتها زندگی روزمره او را دچار اختلال میکند.
۳. از کلمات تسلیبخش استفاده کنید
بسیاری از افراد میپرسند، خبر مرگ والدین را چطور به کودک بدهیم؟ در جواب باید گفت علاوه بر استفاده از کلمات و مفاهیم ساده و منطقی باید از عبارات آرامشبخش استفاده کنید. در شرایطی که خود شما هم تلاش میکنید با رنج و درد ناشی از این اتفاق کنار بیایید، احتمالا انتخاب کلمات مناسب کار بسیار دشواری خواهد بود. اگر برایتان سخت است که این خبر را به کودک بدهید، بهتر است پیش از انجام این مکالمه دشوار کمی پیادهروی کنید. این کار به پردازش اطلاعات و کنترل احساساتتان کمک میکند. رفتار و وضعیت عاطفی شما بر نحوه برداشت کودک از خبر تاثیر میگذارد. بنابراین، قبل از صحبت با او لازم است افکارتان را جمعآوری کرده و احساساتتان را کنترل کنید. بهعنوان مثال، میتوانید بگویید: «مامانت/بابات تصادف کرده و متاسفانه در اثر آسیبهایی که وارد شده، مرده. اونطور که فکر میکردیم نشد. دیگه از بیمارستان به خونه برنمیگرده. من خیلی دوستت دارم. همینجا میمونم تا از تو مراقبت کنم. اشکالی نداره؟»
۴. فرصت کافی برای پردازش اطلاعات به کودک بدهید
کودکان اطلاعات را به روشی متفاوت از بزرگسالان دریافت و پردازش میکنند. بسیاری از بچهها از سنین خیلی پایین احساس گناه و پشیمانی را تجربه میکنند. به همین دلیل، بعضی از آنها خودشان را به نوعی مسئول مرگ والدینشان میدانند و در ذهنشان سناریوهایی را ابداع میکنند تا دلیل شرایط تلخ فعلی را بفهمند. بچهها باور دارند، افکار، آرزوها و کلماتشان به واقعیت میپیوندد. شاید درست قبل از این اتفاق، کودک از دست پدر و مادرش عصبانی بوده و حتی ممکن است آرزوی مرگشان را کرده باشد. بنابراین، این باور میتواند او را بهشدت آزار دهد و بر کل زندگیش تاثیر بگذارد.
برای مثال، ممکن است مادر به فرزندش اجازه نداده باشد که بیرون برود و با دوستانش بازی کند. در نتیجه، بچه بهشدت از دست او عصبانی شده و با خودش گفته: «ازت متنفرم. امیدوارم بمیری.» حالا تصور کنید درست بعد از این اتفاق، مادر در یک سانحه کاملا غیر مرتبط جان خود را از دست میدهد. احتمالا کودک برای همه عمر خودش را سرزنش خواهد کرد و فکر میکند بهخاطر حرف او چنین فاجعهای روی داده است. استفاده از کلمات یا عبارات گیجکننده هم به همین اندازه میتوانند روند پردازش اطلاعات کودک را مختل کنند. مثلا، بچه میتواند همیشه چشم بهراه باشد تا والدینش به خانه برگردند؛ یا از خواب بیدار شوند. بنابراین، هر چقدر هم سخت باشد باید به روشنی به کودک بگویید والدینش فوت کردهاند و دیگر برنمیگردند. بهتر است مستقیم صحبت کنید و به او زمان بدهید تا این خبر تلخ را پردازش کند.
۵. شرایط و فضای مناسب برای سوال کردن ایجاد کنید
وقتی کودکی برای اولین بار مرگ اطرافیان را تجربه میکند، احتمالا سوالات زیادی برایش پیش میآید. نوع این سوالات به سن کودک و میزان درک او از شرایط بستگی دارد. بچههای کوچک ممکن است هنوز توانایی درک جنبههای عاطفی پیچیده غم، اندوه و فقدان را نداشته باشند. بنابراین، بهجای غم و ناراحتی احتمالا بیشتر نگران این خواهند بود که هنگام مرگ چه اتفاقی برای بدن میافتد. این یک واکنش کاملا طبیعی است و معمولا در کودکانی مشاهده میشود که مفهوم مرگ را بهطور کامل درک نکردهاند. در چنین شرایطی، لازم است خودتان را برای جواب دادن به سوالات دشوار آماده کنید. پیشنهاد میکنیم چند کتاب درباره مرگ بخرید
(مناسب گروه سنی کودک) و آنها را بههمراه کودک مطالعه کنید.
۶. مراسم و مراحل بعدی را برای کودک توضیح دهید
وقتی با کودکان در مورد مرگ صحبت میکنید، خوب است برای آنها توضیح دهید که در روزهای بعدی قرار است چه اتفاقی بیفتد. احتمالا آنها با مفهوم برگزاری مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری آشنا نبوده یا نمیتوانند اتفاقات بعدی را درک کنند. لازم است بسته به سنتهای رایج و باورهای معنوی یا مذهبی خانوادگی، یک نمای کلی از مراسم تدفین و سوگواری را ترسیم کنید. در واقع، باید آنها را برای روبهرو شدن با عزاداران آماده کرده و توضیح دهید افرادی در مراسم حضور خواهند داشت که والدین آنها را دوست داشته و از مرگ آنها خیلی ناراحت هستند.
۷. حمایت و پشتیبانی عاطفی از کودک را جدی بگیرید
وقتی کودک یکی از والدین خود را از دست میدهد، طبیعتا بهشدت غمگین یا حتی عصبانی میشود و احساس میکند در این دنیا به حال خود رها شده است. ممکن است کودکان درک نکنند که والدینشان به میل خود تصمیم نگرفتهاند آنها را تنها بگذارند. در این شرایط، بچهها باید عشق و حمایت بیشتری را دریافت کرده و از این طریق، احساس امنیت کنند. گاهی اوقات، ممکن است کودک فکر کند حتما کار بدی کرده و والدینش برای تنبیه او از دنیا رفتهاند. این احتمال هم وجود دارد که او بهشدت درباره سلامت والد بازمانده نگران شود و دائما بترسد که شاید او را هم از دست بدهد. خوب است به بچه یادآوری کنید اگرچه یکی از والدینش را از دست داده، اما هنوز مادر یا پدرش را دارد. برای او توضیح دهید که مادر یا پدر بهجا مانده و سایر اعضا خانواده از کودک مراقبت کرده و به او محبت خواهند کرد. در واقع، بههیچ عنوان قرار نیست تنها بماند.
خبر مرگ والدین را چطور به کودکان بالاتر ۶ سال بدهیم؟
- صادق باشید و حقیقت را بگویید. مواجه شدن با حقیقت به کودک کمک میکند که بتواند عزاداری کرده و کاملا خودش را تخلیه کند.
- برای مواجه شدن با انواع واکنشهای احساسی آماده باشید. ممکن است کودک از شنیدن این خبر بهشدت غمگین یا حتی عصبانی شود. واکنشهای احساسی او را بپذیرید و پس از پردازش اطلاعات و مواجهه با ترومای اولیه دوباره به این مسئله بپردازید.
- حتما از کلمه «مردن» استفاده کنید. بسیاری از افراد استفاده از این واژه را ناراحتکننده میدانند و ترجیح میدهند از عباراتی مانند، «درگذشت»، «از دست رفت»، «جای بهتری رفت» یا «به خواب ابدی رفت» استفاده کنند. براساس تحقیقات، استفاده از کلمات درست و واقع بینانه برای توصیف مرگ به درک بهتر ماجرا و آغاز فرآیند سوگواری کمک میکند.
- این اطلاعات غمانگیز را به بخشهای کوچکتر تقسیمبندی کنید و برحسب میزان توانایی کودک در زمانها مختلف با او در میان بگذارید. گاهش اوقات، کودکان سوالاتی را میپرسند که ادامه روند بهاشتراکگذاری اطلاعات را سادهتر میکنند.
- نیازی نیست همه جوابها را در آستین داشته باشید. بنابراین، در صورت لزوم از عبارت «نمیدانم» استفاده کنید. برای مثال، ممکن است کودک از شما بپرسد: «مامان چطوری مرد؟»، «حالا بابا توی مجلس عزاداری چیکار میکنه؟»، «چی باعث شد بابا بره وسط خیابون که ماشین بهش بزنه؟» احتمالا شما پاسخ این سوالات را نمیدانید. بنابراین، بهتر است واقعیت را به کودک بگویید.
- گریه کنید و به کودک هم اجازه بدهید همراهتان بگرید. در چنین شرایط دشواری، با هم گریه کردن یک فرآیند سالم و شفابخش خواهد بود.
- به کودک اجازه بدهید در مراسم شرکت؛ عکس عزیزش را انتخاب کند؛ یک شعر یا یک متن معنوی بنویسد و در صورت تمایل، آن را برای سایرین بخواند؛ یا بگذارید یک آهنگ یا ترانه خاص را برای مراسم برگزیند. این کارها به کودک کمک میکنند تا حس کند تا اندازهای میتواند این شرایط آسیبزا را کنترل کند.
- هیچ فرمول خاصی برای غصه خوردن وجود ندارد. بنابراین، به بچهها اجازه بدهید به روش خودشان غصه بخورند یا سوگواری کنند. بعضی از بچهها ترجیح میدهند سکوت کنند. برخی دیگر از آنها خودشان را منزوی میکنند و میخواهند تنها باشند.
- عزاداری یک فرآیند است که ممکن است هفتهها یا ماهها طول بکشد. بنابراین، لازم است خودتان را برای یک دوره طولانی غم، ناراحتی و پشتیبانی عاطفی آماده کنید.
- در شرایط دشوار، همواره مراقب خودتان باشید. یادتان باشد، کودکان رفتارهای بزرگترها را تحت نظر دارند و در آینده همان کارها را تکرار میکنند. پس، سعی کنید الگوی خوبی برایشان باشید و آنها را با روشهای مراقبت از خودشان آشنا کنید.
- اندوه و غمتان را از کودک مخفی نکنید. به این ترتیب، او هم احساساتش را بروز خواهد داد.
- خاطرات و داستانهای مربوط به فرد از دست رفته را تعریف کنید. ممکن است در ابتدا از صحبت کردن در مورد فرد درگذشته خودداری کرده و تصور کنید با این کار موجب آزار دیگران خصوصا کودکان خواهید شد. با این حال، تحقیقات نشان دادهاند بهاشتراکگذاشتن خاطرات به بهبود شرایط و حسوحال بازماندگان کمک میکند.
- تا جای ممکن و به روشهای مختلف با کودک ارتباط برقرار کنید. گاهی اوقات، افراد بهشدت احساس درماندگی میکنند و نمیدانند چگونه باید با فرزند شخص درگذشته ارتباط برقرار کنند. این موضوع، موجب میشود که او را تنها بگذارند. این رفتار کاملا اشتباه است. برای این منظور، گاهی اصلا لازم نیست چیزی بگویید؛ فقط کافی است دست کودک را بگیرید؛ با مهربانی نگاهش کنید؛ یا در صورت لزوم، بدون بر زبان آوردن کلامی او را در آغوش بگیرید؛ یا فقط در کنارش پیادهروی کنید.
کودکان چگونه با خبر مرگ والدین کنار میآیند؟
هر کودکی بسته به سن و سال و میزان درک خود بهتدریج میتواند مرگ والدینش را بپذیرد. ممکن است در ظاهر به نظر برسد، کودک بهسادگی توانسته با این خبر کنار بیاید. در چنین شرایطی، همچنان باید مراقب او باشید. چرا که گاهی اوقات بچهها میتوانند احساساتشان را پنهان کنند. این امر در آینده میتواند صدمات جبرانناپذیری را برای آنها بههمراه داشته باشد.
سخن آخر
در این مطلب، تلاش کردیم ببینیم خبر مرگ والدین را چطور به کودک بدهیم؟ با توجه به آنچه گفته شد، روش انجام این کار تا اندازه زیادی به میزان درک و فهم و سن و سال کودکان بستگی دارد. همچنین، در هنگام انتقال این خبر غمانگیز باید صداقت، همدلی، محبت و شکیبایی زیادی داشته باشید. نظر شما چیست؟ آیا مورد مشابهی را تجربه کردهاید؟ در این شرایط، عملکردتان چگونه بوده است؟ ممنون میشویم دیدگاهها و تجربیاتتان را در بخش «نظرات کاربران» با ما و دیگر خوانندگان بهاشتراک بگذارید.